هیروشیما و ناکازاکی
فجایعی به وسعت تاریخ
بخش آخر
این پست رو ترجیح دادم جداگانه بزارم. درواقع دوستم کیا کمکم کرد و یه سری اطلاعاتش رو در اختیارم
گذاشت. در پست های قبلی هدفم این بود که فاجعه بار بودن نتایج جنگ و توافق و صلح نکردن و ملی گرایی افراطی
رو یاداور بشم. اونم در دوره ی ترس و توحش فعلی که روز به روز همه جای دنیا نا امن تر میشود.
منتهی این رفیق ما معتقده که پستام ظاهرش به امریکاستیزی و اپیریالیسم ستیزی بیشتر شبیهه.
پس منم وظیفه ی خودم دونستم این مساله رو شفاف سازی کنم.
من معتقدم هر عملی به عکس العمل منجر میشود. خب تو جنگ اصولا حلوا که تعارف نمیکنن و درواقع جنگ یعنی
مسابقه ی اینه که کی بیشتر زور داره تا بیشتر نابود کنه.
ایجاد جنگ دلایل زیادی داره. منفعت طلبی و زیاده خواهی دولتمردان میتونه یکی از مهمترین دلایل ظاهریش باشه.
اما دلیلی که اینجا میخوام ازش صحبت کنم دلایل زیرساختاری است.
نه منظورم اقتصاد نیست. درباره ی فرهنگ صحبت میکنم.
وقتی دوفرهنگ متفاوت و متضاد بهم برخورد میکنه جرقه ایجاد میشه. اگه دوطرف سعی کنن از تندروی خودشون
و زیاده خواهی خودشون کم کنن و سعی کنن دنیا رو از دید طرف مقابل ببینن این جرقه شعله ور نخواهد شد.
ژاپنی ها مسلما فرهنگ متفاوت دارند. متفاوت با کره، چین، یا حتی امریکا...
ژاپنی ها بسیار سخت گیرند، سخت کوش، پرتلاش، فردگرایی کمی دارند یا حداقل او قدیما اینطور بوده، بوروکراسی
و قوانین سفت سخت خود را دارند، از نظر فرهنگی خود را به آلمان و حرکت نازیست ها خود را نزدیک میدیند.
پرل هاربر خوانده میشد) حملهٔ ناگهانی هواپیماهای جنگنده ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر
در بامداد روز یکشنبه هفتم دسامبرسال ۱۹۴۱ میلادی برابر با ۱۶ آذر ۱۳۲۰ خورشیدی بود که موجب
ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد.
دولت آمریکا روز بعد به ژاپن اعلان جنگ داد و همزمان، دولتهای بـریتانیا، آلمان و ایتالیا نیز در این
رویارویی صف آرایی کردند. تهاجم ژاپن بر حوزههای نفوذ آمریکا و اروپاییان در خاور دور چنان گسترده
و قدرتمند بود که برای حریفان مقابل، جز عقبنشینی و شکست چیز دیگری در برنداشت.
نتیجه این حمله برای نیروی دریایی آمریکا یک فاجعه کامل بود.
۳۶۰ هواپیمای ژاپنی توانستند ۵ نبردناو بزرگ آمریکایی را به همراه ۳ کشتی کوچک تر غرق کنند.
۳ نبردناو دیگر به گونهای آسیب دیدند که توان عملیاتی خود را از دست دادند. علاوه بر آن، ۱۸۸ هواپیمای
آمریکایی بر روی زمین نابود شده و ۱۵۵ هواپیمای دیگر آسیب دیدند. در پایان آن روز بیش از ۲۴۰۰ کشته و
۱۲۴۰ مجروح نیز بر دست نیروی دریایی آمریکا مانده بود.
اما این همه ی ماجرا نیست.. این بخش ویژه ی دوستاران کره است. میدونستین کشور کره از سال 1910 تا پایان
جنگ جهانی که مصادف است با همان فجایع هیروشیما و ناکازاکی یعنی 1945 تحت استعمار ژاپنی ها بودند و
ظلم های زیادی از جانب دولت ژاپن بر مردم کره وارد میشد؟ ( میگم کره چون اون زمان هنوز شمالی جنوبی نبود)
ژاپن مردان کره ای را در معادن و کارخانه ها به بردگی و زنان را به بردگی جنسی می گرفت.ژاپن کشوری بود
که بافت سنتی کره را به زور با مدرنیته آشنا کرد. مردم کره به هیچ وجه مدرن بودن خود را مدیون ژاپنی ها
نمیدانند و معتقدند خودشان به روال طبیعی نیز میتوانستند مدرن شوند.
هنوز هم کره ای ها رقابت را در خود حس میکنند که باید از ژاپن قدرتمند تر باشند. استادم که زمانی کره زندگی
میکرد میگفت کره ها میگن اگه فقط تو ژاپن پنج دقیقه برق قطع بشه ما از ژاپن همه جوره جلو میزنیم.
بیش از 50سال از استعمار ژاپن میگذرد اما در کره جنوبی و کره شمالی هیچگاه ژاپن از دیگاه مردم کره ای
بعنوان دوست دیده نمیشود. 83میلیون کرهای هنوز کینهای در دل نسبت به ژاپن دارند. حال کره جنوبی
سنبلی برای کشورهای شده که پس از دوران استعمار به ابرقدرت اقتصادی تبدیل شد و همچنان با ژاپن برابری میکند.
بمباران اتمی ژاپن اگرچه آخرین راه برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم و ظلم به مردم کره بود ولی باز هم نمیتوان
تلفات غیر نظامیان را نادیده گرفت. مردمی که بازیچه ی زیادخواهی دولت خود بودند.
این ژاپن بود که آمریکا را به جنگ کشانید، این ژاپن بود که با وجود هشدار آمریکا به ادامه ی جنگ پا فشاری کرد
و حتی پس از تجربه ی تلخ هیروشیما تسلیم نشد و منجر به فاجعه بمب باران ناکازاکی شد.
اگر درهای مذاکره باز میبود، اگر ایدئولوژی و ملی گرایی با تعصب و پافشاری دوطرف نبود نیازی نبود که این
نبردها و کشتار ها صورت بگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر